قبول ندارم که ناسوناليسم در ايران مساوي با سلطنت طلبي اون هم ترادف محض. مثال نقض هم دارم و مثالم اين ترادف محض رو از بين مي بره. دو م اينکه به انديشه هاي آدمي مثل هيتلر ميگم بزرگ با اينکه باهاش %100 مخالفم, به انديشه هاي زرتشت هم ميگم بزرگ با اين که دين در زندگي من جايي نداره . 7000 سال تاريخ بزرگه حالا من بهش افتخار بکنم يا نه. به نظرم يکي از پايهاي
زندگيمون مقايسس ما با مقايسس که به جلو يا عقب ميريم واسه همين مقايسه ميکنم, در تاريخ کجا نقطه سياه نيست
و کورش, تعصبي بهش ندارم ولي برام بسيار قابل احترام. لوح حقوق بشر نوشتن در 2500 ساله پيش برام قابل احترام يعني تفکر امروز در 2500 ساله پيش .اين هم تصور ايراني نيست تصور سازمان ملل. مي شه رفت, ديد و خوند لوحشم در موزه بيريتيش در لندن هست و حالا ميرم تو کار احساس من به عنوان ايراني نقاطي در فرهنگم و تاريخم ميبينم که خوشحالم ميکنه ولي هيچ وقت به عنوان برتري بر بقيه آدماي دنيا ازش استفاده نميکنم. نقاطي هم داره که مي تونه هفته ها بهم افسردگي مزمن بده .ايران بزرگ يا کوچيک, زشت يا زيبا من دوستش دارم و هيچ وقت براي دوست داشتن يا عشق ورزيدن به چيزي احساس شرم نميکنم .
تيام
0 Comments:
Post a Comment
<< Home