رضا زاده را شنيديم که به بار چندمين افتخار آفريد; اين بار اما در ديار عرب. حرمت انسان نميتوان شكست به نسب, ميدانم. چه کنم اما که بدين روزگار غريب فرياد بر نميايد از حلقومي يا ميايد و ما کريم.
باري ايران گويي به گاه اهداي مدال, عربي خوانده اند. ميناليديم که خليجمان عربي نيست حال ميهنمان عربي ميخوانند. و صد درد که چند وکيل مجلس هم به اين مجلس بوده اند و دريغ از انگشت جنباني به اعتراض.
ز شير شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جايي رسيدست کار
که تخت کياني كند آرزو
تفو بر تو اي چرخ گردون تفو
ميرزا
باري ايران گويي به گاه اهداي مدال, عربي خوانده اند. ميناليديم که خليجمان عربي نيست حال ميهنمان عربي ميخوانند. و صد درد که چند وکيل مجلس هم به اين مجلس بوده اند و دريغ از انگشت جنباني به اعتراض.
ز شير شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جايي رسيدست کار
که تخت کياني كند آرزو
تفو بر تو اي چرخ گردون تفو
ميرزا
0 Comments:
Post a Comment
<< Home